Showing posts with label خندان. Show all posts
Showing posts with label خندان. Show all posts

Sunday, November 30, 2008

بهنامه


آن دم که تکیه زدی بر در ویرجینیا
نظری افکن بر روز خورشید و رئیس اینا

حاشا و کلا که مروی براه خلاف ای بهنام
میفتی در کوچه خلوت غربت به دام سیه فام

همه امید و آرزو دیدار قریب بهرک است
گرچه عمر این گلستان بسیار کوتاه و اندک است

شاد و خندان سیمای تو در خاطر باقی
هرکجا روی یاد تو در دفتر احساس ساقی

خورشید را دگر سخنی با تو نیست ای بهنام
جز آرزوی سلامت بهرک در کارنام

تقدیم به دوست خوبم بهنام

Thursday, November 10, 2005

برای همون که خودش می دونه ولی دیگه نمی تونه پاکش کنه


هیهات درین ظلمت شب سرگردانم
با خیال بوسه ات در دل خندانم
برای محمد عزیز